فهرست بستن

دلتنگی

در آئینه و آب

در آسمان

نقش یکی بیش نیست

آنکه دوستش می دارم

و دستم را بسویش دراز کردم

از دیگران شکوه نمی کنم که ترکم گفته اند

از خویش می نالم

که ترکشان گفته ام

ترکشان گفته ام

در سایه روشن یک سپیده

خواندم

آمدم

و حال

در غرب دل خویش

ترکشان گفته ام

به این دستها نیازمندم

دل از آنها نکنده ام

و خود را به سرابی بیش نفریفته ام

روزی باز خواهم گشت

بی گمان

و باز التماسشان خواهم گفت

و نیاز خویش را از ایشان

تمنا خواهم کرد .