مجیــد مشیــدی
بیگانه ستیزی در اروپا تا کجا پیش می رود ؟
مبارزه با تبعیض نژادی، از جمله مباحث و موضوعاتی همچون حقوق بشر، آزادی، دموکراسی و عدالت اجتماعی است که غربیها روی آن زیادتکیه می کنند. سال 1997، در اروپا سال مبارزه با تبعیض نژادی اعلام شده بود اما با سپری شدن این سال، هنوز دیوارهای بلند تبعیض نژادی در اروپا فرونریخته است. اروپاییان، سال 1997 را سال مبارزه با نژادپرستی در اروپا اعلام کرده بودند اما به جای ریشه کن شدن یا کاهش نژادپرستی در این سال، احساسات ضدبیگانگان و اقلیتهای مهاجر، هم در سطح رسمی و دولتی و هم در میان ملت تقریبا درتمام نقاط اروپا اوج گرفت. در سطح رسمی و دولتی، کشورهای اروپایی معاهده «شانفان » را که چند سال پیش از طرف این دولت ها به منظور از بین بردن مقررات و محدودیتهای مرزی بین کشورهای اروپایی به امضا رسیده بود، محترم نشمردند، بلکه برعکس، عملا هر یک از این کشورها به خود حق داد که از مرزهای خود در برابر مهاجران بیگانه حمایت کند و محدودیتهای مرزی برقرار سازد. دولت انگلیس که در دست حزب محافظه کاران بود، بیش از دیگر کشورهای اروپایی در سخت گیریهای مرزی از خود شدت عمل نشان می داد. حزب کارگران نیز که بعدا دولت را در دست گرفت و انتظار می رفت بیش از محافظه کاران با اقلیتهای نژادی سازگاری از خود نشان بدهد، همان سیاست دولت قبلی را در پیش گرفت و تمام مقررات و محدودیتهایی را که قبلا در مورد سفر در محدوده کشورهای اتحادیه اروپایی برقرار بود، همچنان ابقاء کرد و بدین ترتیب کشور انگلیس در برابرملیتهای دیگر و به تعبیر بهتر در برابر غیر سفیدپوستان تبدیل به یک دژمحکم و نفوذناپذیر گشت به طوری که ورود به این کشور به قصد پناهندگی نزدیک به محال شد. ازاین بدترآن است که بیگانه ستیزی و دشمنی با ملت های دیگر و استهزاء و دست انداختن آنها به صورت عادت پسندیده ای در میان سیاستمداران و شهروندان نا آگاه درآمده است .
اقدامات نیکلا سارکوزی، رئیس‌جمهوری فرانسه علیه مهاجران بی‌خانمان موسوم به «روما»، به خبری جنجالی در این کشور و اروپا تبدیل شد و به وجهه این کشور لطمه زده است اما این رویداد در دیگر کشورهای اروپایی نیز مشاهده شده و موضوع بی‌سابقه‌ای به حساب نمی‌آید. فعالان حقوق بشر و کارشناسان مسائل سیاسی در تمام کشورهای حوزه اقیانوس اطلس، نسبت به اقدام اخیر دولت فرانسه مبنی بر اخراج صدها نفر از مهاجران غیرقانونی یا کولی‌ها از آن کشور به بلغارستان و رومانی، واکنشی خشمگینانه نشان دادند. بسیاری از منتقدان، اخراج این مهاجران و همچنین تهدید قانون‌شکنان به محروم کردن آنها از حقوق شهروندی‌شان را شبیه تبعید مهاجران و یهودیان که توسط دولت فرانسه در طول جنگ جهانی دوم سازماندهی شده بود، می‌دانند.
راه یافتن حزب دمکرات‌های سوئد به پارلمان در انتخابات اخیر جدیدترین نمونه از موفقیت راست‌های افراطی اروپا در انتخابات است. در انتخابات پارلمانی سوئد این حزب توانست 7/5درصد از آرا و 20 کرسی از 349 کرسی پارلمان استکهلم را به دست آورد. این اتفاق موجب حیرت و خشم بسیاری از مردم و سیاستمداران سوئدی شد. اما کشورهای اروپایی اکنون به‌دنبال یافتن پاسخی برای چگونگی موفقیت احزاب راست‌افراطی در این قاره هستند. کسب این تعداد کرسی توسط حزب دمکرات‌های سوئد، نشان‌دهنده تمایل اروپایی‌ها برای موفقیت احزاب راست‌افراطی در انتخابات پارلمانی است، اما چه عواملی باعث این اقبال شده‌است؟ راست‌های افراطی همواره عاملی برای اعلام خطر و هشدار مردم و سیاستمداران درباره به خطرافتادن ارزش‌های سنتی و تحمل و مدارا در کشورهای اروپایی بوده‌اند اما اکنون آنها یکی پس از دیگری در کشورهای اروپایی در انتخابات نتایج خوبی به دست می‌آورند.
احزابی که مخالف مهاجرت هستند در ماه‌های اخیر در کشورهای اروپایی به پیروزی‌ها و امتیازات مهمی دست یافته‌اند. این پیروزی اغلب در کشورهایی صورت گرفته است که به داشتن سیاست‌های لیبرال و حوزه‌های انتخاباتی آزاد مشهورند. پس از اعلام نتایج انتخابات پارلمانی ماه ژوئن در هلند، مشخص شد که حزب راست افراطی «آزادی» در جایگاه سوم قرار گرفته است. این حزب کسب اکثریت کرسی‌ها توسط رقیبانش را نادیده گرفت اما اطمینان داد که در مذاکرات برای تشکیل دولت ائتلافی شرکت خواهد کرد. با وجود این، حزب «جوبیک» در مجارستان که از زندانی کردن مهاجران بی‌خانمان «روما» در اردوگاه‌های کار اجباری حمایت می‌کند، در انتخابات پارلمانی امسال آن کشور نیز نتیجه خوبی کسب کرد. احزاب راست افراطی بخشی از دولت ائتلافی ایتالیا را تشکیل می‌دهند و در پارلمان کشورهای اتریش، بلغارستان، دانمارک، لتونی و اسلواکی دارای کرسی هستند. حزب ملی انگلیس (بی ان پی) در انتخابات محلی و اتحادیه اروپا پیروز شد و در مذاکرات سیاسی به‌عنوان یک جریان اصلی ظاهر می‌شود. به‌دلیل حضور بیش از حد احزاب راستگرا در صحنه‌های سیاسی کشورهای اروپایی، این قاره از نظر تاریخی ضررهایی را متحمل شده است. عاملی وجود دارد که اروپایی‌ها را تشویق به حمایت از احزاب راست افراطی می‌کند اما این عامل چیست؛اسلام هراسی یا پیشرفت اقتصادی؟
اما بسیاری از کارشناسان سیاسی می‌گویند، مسائلی که نزدیک به مسائل داخلی کشورهای اروپایی قرار دارد، باعث افزایش محبوبیت احزاب راست افراطی در سال‌های اخیر در این کشورها شده است؛برای مثال پشت سر گذاشتن بحران اقتصادی را می‌توان مهم‌ترین عامل موفقیت این احزاب دانست. در حالی که احزاب راست افراطی هنوز هم در اکثر پارلمان‌های کشورهای اروپایی یک نیروی حاشیه‌ای و جنبی به حساب می‌آیند اما نگرانی‌هایی وجود دارد از اینکه سیاستمداران جریان اصلی از فرصت انتخاباتی که برایشان پیش آمده و آنها را به درون احزاب راست افراطی کشانده است، به نفع خود بهره‌برداری کنند. اما همکاری با سیاست‌های احزاب راست افراطی، کار بی‌خطری به حساب نمی‌آید. اقداماتی که نیکلا سارکوزی، رئیس‌جمهوری فرانسه علیه مهاجران «روما» که در آن کشور زندگی می‌کنند انجام داد، باعث ایجاد اختلافات شدیدی میان پاریس و اتحادیه اروپا شده است. تصمیم دولت سوئیس برای برگزاری همه‌پرسی درباره ساخت مناره‌های مساجد در آن کشور، در پی تبلیغات حزب «مردم» علیه ساخت مناره‌ها با نتیجه منفی روبه‌رو شد. این حزب با مهاجرت نیز مخالف است.
معمولا مظاهر نژادپرستی در تبلیغات انتخاباتی در اروپا بیشتر جلوه گر می شود زیرا دست راستی ها از طریق بازی با عواطف و احساسات افراد ساده لوح و شعارهای تند و تیز وطن پرستانه و ابراز نفرت از بیگانگان از آرای آنها استفاده می کنند. این شیوه، از حدود بیست سال پیش به این طرف در اکثر انتخابات سوئیس به وضوح به چشم می خورد زیرا در هر انتخابات، محافظه کاران و افراطی ها حزب “مردم” کوشش می کنند تا مردم را از خارجیان بترسانند و به آنها هشدار دهندکه آنان در همه جای کشور هستند و تعداد زیادی هم پشت دروازه های کشورخواستار ورود هستند و آنان وارد کشور شده و بر سر سفره آماده مالیات دهندگان سوئیسی خواهند نشست! و امنیت همگی به خطر خواهد افتاد.
یکی دیگر از مظاهر نژادپرستی در سوئیس موقعیت و محبوبیت «گریستف بلوخر »،سیاستمدار نژادپرست مشهور حزب “مردم” در میان مردم مسن و سنتی است او تا پایان سال 2009 در دولت هفت نفره فدرال سوئیس حضور داشت. وی از طرف گروهها و جناحهای مختلف سیاسی دست راستی مورد ستایش و تمجید فراوان قرار گرفته است . اظهارات او را در موردخارجیان و به ویژه سیاه پوستان به طوری است که احزاب دست راستی که معمولا در مورد برخی از آراء و نظریات نژادپرستی ، تساهل و سازگاری از خودنشان می دهند، با او همراه می شوند. تمام شهرت و معروفیتش به خاطر افکار و موضع گیریهای افراطی نژادپرستانه اش است ، خود دلیل روشنی بر نفوذ نژادپرستی در میان مردم سوئیس است بگذریم که او یکی از کارحانه داران و میلیاردهای سوئیس می باشد و رفتار او از اندیشه و طبقه اجتماعی اش نشات می گیرد.
دامن زدن به احساسات نژادپرستانه در جریان انتخابات در اروپا ، نشان می دهد که ملتهای اروپایی با وجود پیشرفتهایی که در زمینه های دیگر به دست آورده اند، هنوز از نژادپرستی رهایی نیافته اند. در انتخابات اخیر سویس که در تاریخ 28 نوامبر برگزار گردید، حزب ” مردم” طرح پیشنهادی خود را که به پارلمان داده بود ، دولت به رای مردم گذاشت .این حزب دست راستی تلاش کردن با عنوان کردن افزایش تعداد جنایتکاران بیگانه در کشور، باید این افراد که مرتکب اعمالی خلاف قانون می شوند در اسرع وقت از سوئیس اخراج شوند و برای جلب آرای انتخاب کنندگان تلاش و کوشش کرد و ملیون ها فرانک سوئیس پوستر علیه خارجیان چاپ کرد و در سراسر سوئیس توزیع کرد و مانند گذشته ، حد تندروی از خود علیه مهاجرین نشان داد تا بتواند آرای انتخاب کنندگان را جلب کند که به نفع طرح حزب “مردم” رای بیاورد. این حزب یک حزب افراطی است که با صراحت می خواهد هر بیگانه ای که در ارتباط با ارتکاب جرمی در سویس دستگیر می شود با داشتن هر نوع اقامتی از کشور اخراج گردد. می دانیم که با تصویب این قانون، چگونه دست مقامات سوئیسی برای اخراج مهاجرین به سهولت باز می شود تا با اجرا قانون افراطی و نژادپرستانه ، آنان را از کشور اخراج کنند. این شیوه جلب آرای انتخاب کنندگان تازگی ندارد، در انتخابات محلی آلمان که در هامبورک برگزار گردید،دموکراتها که جناح سیاسی چپ آلمان را تشکیل می دهند، تلاش کردند با عنوان کردن افزایش تعداد جنایتکاران بیگانه در آن شهر، آرای انتخاب کنندگان آن منطقه را جلب کنند.
نگاهی به مطبوعات یک روز بعد از انتخابات که نگرانی دست اندرکاران سیاست و اقتصاد نه تنها در سوئیس بل در جامعه اروپا را به همراه داشته است. مردم سوئیس روز یکشنبه 28 نوامبر در حالی به پای صندوق های رای رفتند تا نظر خود را درباره یک طرح بیگانه ستیزانه دیگر اعلام کنند. در این طرح اخراج به طور سریع برای مهاجرانی که مرتکب اعمال خلاف قوانین سوئیس شده اند، پیشنهاد شده است. این طرح را حزب راستگرای افراطی مردم (SVP ) پیشنهاد كرده است كه دارای دیدگاه های بیگانه ستیزانه است و سال هاست به بهانه های مختلف در حال تلاش و کوشش برای محدود کردن شرایط زندگی مهاجران درسوئیس است. اکنون حزب مردم (SVP ) در اقدام وقیحانه دیگری با تبلیغ اینکه بیشتر تخلفات اجتماعی قانونی در سوییس توسط خارجی ها صورت می‌پذیرد، خواهان کسب یک انتخابات و آرای مردم برای اخراج این خارجیان از سوییس است. دفتر مهاجرین سوئیس در گزارشی اعلام کرده است: این یک امر عادی است که سالانه بین 350 تا 400نفر از مهاجرین مقیم سوئیس اخراج می شوند و با نتایج این رای گیری ، رای موافق مردم به طرح “اخراج اتوماتیک وار مهاجرین مرتکب اعمال خلاف قانون”، تعداد مهاجران اخراج شده در سال بدون شک به 1500 نفر افزایش خواهد یافت.
آخرین نظرسنجی ها از مردم پیش از همه پرسی نشان می داد، حدود 54 درصد مردم سوئیس از این طرح حمایت، 43 درصد مخالفت و سه درصد دیگر نیز نظر خود را اعلام نکرده اند. حزب بیگانه ستیز “مردم”(SVP) در همه پرسی روز یکشنبه28 نوامبر که مخارج تبلیغاتی آن به میلیاردها فرانک می رسید موفق به جلب حمایت بیشتر سوئیسی ها شد و با 52.9 در مقابل 47.1 این قوانین ضد خارجیان را در سوئیس ، مهد دمکراسی به اجرا در آورد. این حزب ، سال گذشته نیز موفق شد، با ایجاد فضای اسلام ستیزانه رای موافق مردم سوئیس را برای جلوگیری از ساخت مناره در مساجد این کشور جلب کند. به همه پرسی گذاشتن چنین طرح هایی در سوئیس نه تنها در تعارض با اصول لیبرال دموکراسی، بلکه نقض آشکار قوانین بین المللی است، به همین علت به همه پرسی گذاشتن “طرح اخراج سریع مهاجرین” مخالفت های گسترده ای در داخل سوئیس و نهادهای مدافع حقوق بشر در کشور و جامعه اروپا در پی داشته است. “مارلیز بنزیگر” از حزب سبز سوییس درباره این همه پرسی می گوید: من فکر می‌کنم که این کار فوق‌العاده اهانت آمیز، مرز بندی و جداسازی افراطی بین شهروندان است که یک چهارم جمعیت ما را زیر سوء ظن مجرم بودن قرار می‌دهد و این به میزان زیادی غیرمنصفانه است.”کورین دوبلر” سخنگوی حزب سبز سوییس در مصاحبه ای گفت: حزب مردم فقط با تحریک و مخالفت خود با خارجیان ادامه حیات می‌دهد. یحیی باجوا، عضو حزب سبز سوئیس که از زاویه نقض اصول لیبرال دموکراسی همه پرسی روز یکشنبه را مورد نقد قرار داده است می گوید: آیا شما می توانید بین قاچاقچیان اهل هند، نیجریه یا روسیه و یک قاچاقچی سوئیسی تفاوت قائل شوید؟ آیا می توان گفت قاچاقچی سوئیسی بهتر است؟ وی گفت: بنابراین من میان افراد مجرم تمایزی قائل نمی شوم، قانون نیز نباید میان مجرم های سیاه پوست، رنگین پوست و سفید پوست تمایز قائل شود یا زبان مادری آنها را ملاک مجازات قرار دهد.
مهاجران و پناهندگان برای سال های متمادی در سوئیس با انواع تبعیض هایی که به آنها اعمال می شود در این کشور زندگی می کنند. یکی از مناقشات اصلی در صحنه سیاست داخلی سوئیس، وجود شمار بسیار خارجیان در این کشور است که تقریبا بار اصلی بازار کار در نازل ترین سطح یعنی در بخش های خدماتی و فنی بر عهده آنها است. در سوئیس از هر هفت نفر، یک نفر خارجی است، اما حقوق خارجیان در این کشور به نسبت اکثر کشورهای اروپایی توزیع می شود. با اینکه بسیاری از متخصصان فرانسوی، آلمانی و سایرکشورهای اروپایی به علت استانداردهای زندگی بالا برای کار به سوئیس می آیند، اما موضوع اصلی مورد مناقشه، بیشتر خارجیان یا پناهندگانی هستند که از کشورهای “بالکان، شرق اروپا، خاورمیانه و آفریقا” به سوئیس آمده اند و بیشتر آنان از تخصص های بالایی برخوردار نیستند. حزب مردم سوئیس معتقد است، بسیاری از این مهاجران درگیر کارهای خلاف قانون یا سوء استفاده از کمک های اقتصادی دولتی می شوند و به همین علت ادامه حضور آنها را با برجسته نمایی ها وحشت آفرین برای سبک زندگی سوئیسی، مخاطره آمیز می شمرد.بنا برآماری که این حزب به آن استناد می کند، بیش از نود درصد جرائم سنگین از جمله “قتل، تجاوز و سرقت مسلحانه” در این کشور توسط خارجی ها رخ داده و زندان های این کشور را بیشتر خارجی ها پر کرده اند.
این در حالیست که در این کشور آرام، جرائمی همچون قتل، تجاوز، سرقت مسلحانه و یا توطئه های تروریستی به نسبت سایر کشورهای همجوار به ندرت رخ می دهد و مردم چه سوئیسی ها و چه خارجیان غرق در سیستم اجتماعی و فرهنگ کاری هستند تا بتوانند سرپا بایستادند و از تحقیر های اجتماعی ، با هموطنان و همزبانان خود در گوشه ای به زندگی خود ادامه بدهند. حزب مردم سوئیس در رقابت های انتخابات پارلمانی با طرح شعار امنیت برای سوئیسی ها خواستار اخراج تبهکاران و بزهکاران خارجی با هر وضعیت اقامتی از سوئیس شده بود. در کنار این شعار، اهدافی چون مبارزه با سوء استفاده از حق پناهندگی سیاسی، سخت گیری بیشتر برای اقامت و کار خارجی های غیر اروپایی، اخراج گسترده تر پناهجویان مردود شده را مطرح کرد. در مقابل، احزاب چپ گرا معتقدند که این شعارها به ترس و نگرانی در میان اقشار سنت گرا و مسن تر جامعه سوئیس به ویژه در بخش های آلمانی زبان و شرقی که بیشتر به محافظه کاری گرایش دارند، دامن خواهد زد و وجهه بین المللی این کشور به عنوان مهد و یگانه جایگاه دموکراسی مستقیم ! را دستخوش مخاطره خواهد ساخت.
اکنون با رشد گرایش های راست افراطی در اروپا مهاجران سوئیس در تنگنای شدیدی قرار گرفته اند. احزاب نژادپرست اروپایی سعی می کنند،زیر پوشش دموکراسی و حکومت اکثریت و به اسم مبارزه با ترورسیم و جرم و جنایت شرایط زندگی مهاجران در اروپا را سخت کنند.ناظران اروپایی معتقدند این اقدامات احزاب راستگرا در مقابله با مهاجران در میان مدت و بلند مدت موجب تنش های اجتماعی در این کشورها می شود.
در مقابل اين تجاوز به حريم انسانيت كه از طرف دول اروپايی ، آمريكا ، استراليا و ….. اعمال می شود ، تنها مبارزه هماهنگ و سازمان يافته ما در ارتباطی گسترده با ساير مليت ها است كه مقابله با اين مشكل را امكان پذير مي كند . مبارزات ما بايد نيروی خودش را از همين جامعه بگيرد ، پيوند مبارزات پناهندگی با مبارزات جاری در جامعه نبايد در اعلام حمايت هاي اين و يا آن نيرو و شخصيت مترقی و چپ خلاصه شود . بايد فراتر از اين رفت و اين نيروها را به يك نيروی فعال دخالت گر در جنبش پناهندگی تبديل نمود
.
مي بايست مسئله پناهندگي و مهاجرین را هر چه بيشتر در جامعه مطرح نمود ، بايد تبليغات ضد خارجیان دول اروپايی به سرعت از جانب نیروهای مترقی و مدافعین حقوق بشر خنثی شود . بايد نقش و روابط دولتها و تاثير قراردادهای اقتصادی بر سرنوشت پناهندگان و مهاجرین را برای افكار عمومي كشور های ميزبان افشا نمود . بايد از همه امكانات برای اين مصاف ( رو در رويی ) استفاده نمود . قطعا خيل عظيم انسانهای شريف و آزاديخواه در اين مبارزه در كنار یکدیگر می باشد .
مجیــد مشیــدی
1 دسامبر 2010
10 آذر 1389